شن های داغ - جلد ۳
نویسنده:
امیر عشیری
امتیاز دهید
برگرفته از متن کتاب:
هاشم العاص با شتابزدگی گفت: من… من بیسواد بیسواد هم نیستم. یک مختصر خواندن و نوشتن می دانم فقط ترسم از این است که نتوانم مشکل شما را روی نقشه حل کنم. علتش هم این است که از آن زمان چیزی که بتواند به شما کمک کند, به خاطر ندارم. منظورم مسیر کامیونهاست. از آن ماجرا بیش از سی سال می گذرد هر کدام از شما سه نفر اگر به جای من بودید, وضع مرا داشتید مخصوصا که به سن پیری هم رسیده باشید. جمیل به او گفت: آن ماجرا چیز کوچکی نبوده که تو یادت رفته باشد… به نقشه نگاه کن مسیر حرکت کامیونها را دقیقا مشخص کنی! هاشم العاص به جمیل نگاه کرد و گفت…
بیشتر
هاشم العاص با شتابزدگی گفت: من… من بیسواد بیسواد هم نیستم. یک مختصر خواندن و نوشتن می دانم فقط ترسم از این است که نتوانم مشکل شما را روی نقشه حل کنم. علتش هم این است که از آن زمان چیزی که بتواند به شما کمک کند, به خاطر ندارم. منظورم مسیر کامیونهاست. از آن ماجرا بیش از سی سال می گذرد هر کدام از شما سه نفر اگر به جای من بودید, وضع مرا داشتید مخصوصا که به سن پیری هم رسیده باشید. جمیل به او گفت: آن ماجرا چیز کوچکی نبوده که تو یادت رفته باشد… به نقشه نگاه کن مسیر حرکت کامیونها را دقیقا مشخص کنی! هاشم العاص به جمیل نگاه کرد و گفت…
آپلود شده توسط:
sahar318
1401/04/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شن های داغ - جلد ۳
دست تان درد نکند.
چشم به راه کتاب های بیشتر امیر عشیری هستیم.